20 . سەرماوەز . 2724
ماڵەوەکتێبخانەهەواڵوتووێژوتارھێدلاینRoj- Tech

عمیق‌تر از شادی و عظیم‌تر از غم

عمیق‌تر از شادی و عظیم‌تر از غم
22 . ڕەشەمە . 2723

جامعه‌ کوردستان، در چند سال اخیر دچار تحولات عمیقی شده است. نگرش‌ها و کنش و واکنش‌های جمعی مردم کورد، حتی در مقایسه با مناطق بیشتر‌برخوردار ایران، فعال‌تر و چه ‌بسا پیچیده‌تر شده است.

پیچیدگی تحولات اخیر جامعه کوردستان، که اغراق نیست اگر آن را هم به پختگی تعبیر کرد، چنان سریع، گسترده و زیرپوستی بوده است که عمق آن، تقریبا برای هیچ‌کدام از پژوهشگران و ناظران درونی و بیرونی این جامعه، قابل تصور نبود.

گستره‌ی حوزه فکری و اجتماعی تحولات اخیر و سرعت تغییرات و حوادث، نه‌تنها امکان خوانش جامعه‌شناختی آن را دشوار کرده، بلکه حتی امکان بازتاب به‌موقع، همه واقعیات آنها را غیرممکن کرده است.

اگرچه مطالعه مسائل کوردستان، همیشه با تاخیر و به عنوان امری حاشیه‌ای صورت گرفته است؛ اما اکنون توالی و تعدد حوداث و کنش‌های جمعی چند سال اخیر، مزید بر علت شده است. هر رویدادی بلافاصله با رخ‌دادن رویدادی جدید، کم‌رنگ می‌‌‌شود.

همه‌گیری شبکه‌های مجازی تنها انقلابی در حوزه اطلاع‌رسانی آزاد نبود بلکه هم‌زمان رسانه‌ها را از انحصار هسته قدرت و نیروهای نزدیک به آن خارج کرد. برای اولین بار، گروه‌ها و افراد در‌حاشیه و فرودست، امکان اظهار نظر و ابراز وجود یافتند. مردم از طریق فضای مجازی امکان یافتند که نقاب از چهره انواع شیو‌های قدرت رسمی و غیر رسمی، کنار زده و هسته سخت قدرت را بشکافند و به درون آن سر بکشند. برای همین بود که در سال‌های اخیر، بسیار بیش از پیش، کلان‌روایت‌های مرتبط با وضع موجود، مورد بازخواست عامه مردم قرار گرفتند.

تاثیر شبکه‌های مجازی در میان مردم کوردستان از آن جهت عمیق‌تر بود که حجم ناگفته‌های آنها در رسانه‌های رسمی بسیار بیشتر بود. این مردم اکنون امکان آن را داشتند که تاریخ، فرهنگ و مطالبات خود را از زبان و با زبان خود روایت کنند.

با این حال، کوردها در فضای مجازی نیز، از اقلیت‌بودن رنج می‌برند. آنها امکان مادی چندانی، برای سازماندهی لشکرهای مجازی ندارند. اگرچه بە نظر می‌رسد آن لشکرها، اغلب حضوری در عالم واقعیت ندارند، ولی تاحدی از طریق اقداماتی هماهنگ، اشکال مختلفی از انحصار و شیوه‌های عریانی از سانسور و جنگ روانی را بازتولید می‌کنند. برای نمونه کوردها در مقابل صدها پیج و هزاران هزار کامنت‌نویس، با محتوای رادیکال پان‌ترکی علیه آنها، توان و شاید تمایلی برای مقابله ندارند.

به نظر می‌رسد کوردها در وضعیت موجود، برای گذر از دوگانه انفعال یا توسل بە شعارهای مجازی، در پی نمایش حضور واقعی بوده‌اند. حضوری که می‌شود با نمایش آن در فضای مجازی، فاصله این فضا را با فضای واقعی به حداقل رساند.

این اراده معطوف به حضور در میدان و این حضورها، بدون شک، واجد معانی و اهدافی فراتر از عرضه در فضای مجازی هستند. حرکاتی غیرسازماندهی شده، که باوجود مشترکات کلی، برای درک ویژگی‌های خاص آنها، باید به تفکیک مورد بررسی قرار گیرند.

برای ریشه‌یابی کنش‌های مدنی دسته‌جمعی در کوردستان، ‌باید به نمونه‌های بارزی همچون تشیع‌جنازه "عزیز یوسفی"، زندانی سیاسی دوران پهلوی، یا کوچ جمعی مردم مریوان و... بازگشت. این کنش‌ها، اگرچه در فواصل زمانی متفاوت، به شیوه‌های مختلف همچون، مشارکت فعال، قهر، اعتراض و اعتصاب، تکرار شده است، اما در نمونه‌های اخیر، کنشهای جمعی کوردها، جدا از افزایش کمی و کیفی، عاملیت مردم بسیار بیشتر شده است. همین عاملیت مردم، مهمترین عاملی است که می‌تواند نیروهای دیگر را به تکاپو بیندازد.

طبق فکت‌های تاریخی در دسترس، کوردستان ایران بیش از آنکه بر سایر بخش‌های کوردستان در ترکیه، عراق و سوریه تاثیر بگذارد، از آنها تاثیر پذیرفته است. اگر از دو رویداد تاثیر گذار دستگیری "عبدالله اوجلان" و مقاومت کوبانی در برابر حمله داعش، صرف‌نظر کنیم؛ می‌توان گفت به دلیل ارتباط بیشتر، تاثیرپذیری جامعه کوردستان ایران از نیروهای فرهنگی و سیاسی در کوردستان عراق، بسیار بیشتر بوده است.

غیر از جریان‌های مختلف عرفان و طریقت، همچون نقشبندی و قادری، در دوره اخیر نیز، تقریبا اغلب اندیشه‌‌های سیاسی، فرهنگی و دینی، از کوردستان عراق سرچشمه گرفته و سپس در کوردستان ایران هم گسترش یافته است.

از آنجا که کوردستان عراق در این چند دهه، همواره دستخوش تغییرات بوده است، تاثیر پذیری کوردستان ایران نیز، همواره جریان داشته است.

از شکست قیام کوردها در عراق در سال ١٩٧٥ گرفته تا پیروزی شورش آنها در ١٩٩١ و قبل از آن، وقایع انفال، حلبچه و آواره‌گی‌های جمعی و سپس ارتباطات فرهنگی و میدیایی و تحولات ناشی از سقوط صدام، همه و همه، نمونه‌های بارزی از عوامل تاثیرگذار بوده‌اند. در این میان اما می‌توان گفت: برگزاری رفراندوم کوردستان عراق و مخالفت ایران و بن‌بست کشیده شدن این طرح و رویداد‌های بعد از آن، خصوصا مساله کرکوک، نقطه اوج این تاثیرگذاری بود.

در واقع رفراندوم در کوردستان عراق هر اندازه ناموفق و مسبب واگرایی شد، در کوردستان ایران باعث نوعی همگرایی و شکل گیری احساسی مشترک، مبتنی بر سویه‌های مختلف سلبی و ایجابی گشت.

مخالفت ایران با رفراندوم، بسیار فراتر از میزانی که در سرنوشت آن تاثیرگذار بود، در نگرش مردم کورد، به حاکمیت در ایران، کارگر افتاد. می‌توان گفت: شکست رفراندوم کوردستان عراق و نمود بارز آن، یعنی شکست کوردها در کرکوک، ایستگاه مهمی بود که باعث شد؛ مردم کورد ایران، در بسیاری از رویکردها و نگرش‌های جمعی خود، تجدید نظر کنند.

شکست رفراندوم استقلال اقلیم کوردستان و بازتاب گسترده آن در فضای مجازی، تاثیری عمیق، گسترده و ادامه‌دار بر روی مردم کوردستان ایران گذاشت. شاید از معدود رخداد‌های کوردستان بود که چنین دامنه‌دار، قشرهای مختلف جامعه را درگیر خود کرد. برآیند این شکست اما، به ناامیدی و سرخوردگی محدود نماند، بلکه غیر از انسجام درونی، بهانه بازتعریف جدی‌تر مرزبندی‌های مبتنی بر کورد و دیگری‌ شد. بدعتی محسوس، که بعید نیست بتواند، بخشی از بهانه شکل‌گیری نگرش رادیکال، مبتنی بر نژاد‌پرستی در میان کوردها، گردد.

بعد از شکست رفراندوم اقلیم، مهمترین کنش جمعی کوردها در ایران، بە مناسبت کمک بە زلزله‌زدگان کرماشان، روی داد. کنشی که پیام‌هایش فراتر از امدادرسانی معمول به مردمانی زلزله‌زده بود. هزاران شهروند کورد با خودروهای خود، از شهرهای مختلف به سمت مناطق زلزله زده روانه شدند، تا خارج از روند رسمی، همزمان با امدادرسانی، همدلی و همگرایی جمعی کوردها را به نمایش بگذارند. میزان حضور مردم عادی و حجم عظیم اهدا کالا به زلزله‌زدگان، نشان می‌داد؛ این وضعیت برای کوردها، حکم میدان حماسه را دارد. از همان‌رو بود که در شهرهای کوردستان از جنازه قربانیان عملیات امدادرسانی مردمی، همچون قهرمانان ملی، استقبال می‌‌شد.

نمونه کرماشان، تنها مورد قابل ذکر نیست، بلکه این کنش و واکنش‌های معنادار مردم، به بهانه‌ها و با روش‌های مختلف، تاکنون تداوم داشته است. حضور ده‌ها هزار نفر، از مردم کورد شهر نقده و اطراف، در مراسم تشیع جنازه سه کوهنورد سرمازده، نمی‌تواند یک حضور ساده باشد. چرا این تعداد جمعیت، مثلا برای مرگ اعضا یک خانواده بر اثر تصادف جاده‌ای جمع نمی‌شوند؟! در هریک از این کنش‌های جمعی، فاکتورهای خاصی، تاثیر گذار می‌شوند. در اینجا، کوهنورد بودن، بی‌پناه ماندن، همدلی و همیاری مردم هنگام جست‌و‌جو و بی امکاناتی و تنهایی مردم هنگام حوادث، همچنین وضعیت شهر نقده و نادیده انگاشتن کوردها در مدیریت شهری و استانی، بی‌احترامی به کوردها توسط جریانات پر سر و صدای وابسته به باکو و آنکارا، برخی از عواملی هستند تا مردم، با نمایش یک حضور مدنی، نشان دهند که نمی‌توان آنها‌ را نادیده انگاشت.

اندکی بعد، این اتفاق برای مرگ یک قهرمان ورزشی در سقز هم، به شکلی دیگر تکرار شد. آخرین مورد اما، برگزاری مراسم استقبال نوروز در روستای "چَشمیَر" بود. مراسمی که اگرچه در فرم و محتوا متفاوت است اما از همان جنس حضور و حاوی همان پیام‌‌های کلی است.

مراسم نورز روستای چشمیر، سابقه تاریخی دارد اما هرگز همچون امسال، پر‌رونق و شاهد این حجم از حضور مردم نبوده است! حتی پارسال نه‌تنها این مراسم، بلکه تمام مراسم‌های مردمی نوروز در کوردستان، کم‌رونق‌ بود.

نمی‌شود حضور خودجوش هزاران نفر در یک مراسم، بدون کمترین تبلیغات و حمایت دولتی، در یک روستای دور هورامان را دست‌کم گرفت. برگزاری چنین مراسمی، در اوج آرامش و رواداری، آن هم با محدودیت‌های مکانی و راه‌های روستایی، خود حکایت از بالندگی فرهنگ شهروندی و مدنیت در میان این مردم دارد.

با اندکی تامل می‌توان درک کرد که کنش‌های جمعی اخیر مردم کوردستان، معانیی فراتر از آنچه به ظاهر دیده می‌شود دارند. غم و شادی و تعزیه یا پایکوبی، بخشی از روند معمول زندگی هستند، اما آنچه این‌ها را غیر معمول می‌کند معانیی فوق‌العاده‌ا‌ی است که مردم به آنها می‌بخشند. اکنون مردم با نمایش حضور انبوه خود در این نوع مراسم و مناسک‌های جمعی، می‌خواهند گوشزد کنند که هیچ نیرویی قادر نیست، نیروی ما را نادیده بگیرد، یا به کنترل در‌آورد.

جامعه کوردستان اکنون سرشار از انرژی است. مهمترین مشخصه این انرژی، سیال‌بودن آن است و همین امر نیز، شناخت آن را دشوار می‌سازد. بدون شک این انرژی نمی‌تواند برای مدت زمانی طولانی، در کنترل یا سکون باقی بماند، در نهایت اگر مجال فعال‌شدن نیابد، بعید نیست قالب یا قالب‌های خاصی به خود بگیرد و تبدیل به نیروهایی دور از انتظار شود.